کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۰: بپرسش آمد و عاشق همین دو دم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بپرسش آمد و عاشق همین دو دم دارد شکسته پای بمقصود یک قدم دارد ز راز خاطر هم آگهیم و سینه ما ز کاوش مژه چون سبحه ره بهم دارد ز نقش پای بیابان نورد غم پیداست نشان هر سر خاری که در قدم دارد سخن زمن نتراود چو سینه چاک نیم همیشه نال تنم عادت قلم دارد جدا زکوی تو خونم سبیل شد چکنم که مرغ ایمنی از پرتو حرم دارد روان چو کاغذ بادش کنم نه پیچیده زبسکه دیده ام از خون دیده نم دارد بغیر خون نتراود ز نامه های کلیم بکف مگر زنی تیر او قلم دارد کلیم کاشانی