کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۴۴: بغیر از می کسی از عهده غم بر نمی آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بغیر از می کسی از عهده غم بر نمی آید زمان غصه بی ایام مستی سر نمی آید تغافل بر شراب از توبه هر کس زد پشیمان شد باستغنا کسی با دختر رز بر نمی آید زمین دل اگر از آبحیوان پرورش یابد گیاه عیش از آنجا بی نم می بر نمی آید مگر در سینه پردرد مهمانست پیکانش که امشب پاره های دل بچشم تر نمی آید منم آن بیکس و بی آشنای کنج تنهائی که غیر از پرتو مهر از درم کس در نمی آید فریب مهربانی می خورد از دشمنان لیکن حدیث دوستیش از دوستان باور نمی آید کلیم ارنه بیاد نرگس مستانه اش نو شد شراب از سرگرانی جانب ساغر نمی آید کلیم کاشانی