سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۱۲: همه چشمیم تا برون آیی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه چشمیم تا برون آیی همه گوشیم تا چه فرمایی تو نه آن صورتی که بی رویت متصور شود شکیبایی من ز دست تو خویشتن بکشم تا تو دستم به خون نیالایی گفته بودی قیامتم بینند این گروهی محب سودایی وین چنین روی دلستان که تو راست خود قیامت بود که بنمایی ما تماشاکنان کوته دست تو درخت بلندبالایی سر ما و آستان خدمت تو گر برانی و گر ببخشایی جان به شکرانه دادن از من خواه گر به انصاف با میان آیی عقل باید که با صلابت عشق نکند پنجه توانایی تو چه دانی که بر تو نگذشته ست شب هجران و روز تنهایی روشنت گردد این حدیث چو روز گر چو سعدی شبی بپیمایی سعدی شیرازی