کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۷: عشقت غمی از چاره و تدبیر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشقت غمی از چاره و تدبیر ندارد در گرمی تب مروحه تأثیر ندارد گفتی قفس عقل حصاریست ز آهن دیوانه مگر خانه زنجیر ندارد مانند صدف رجعت معموری ما رفت ویرانه ما طالع تعمیر ندارد بر طفل مزاجان جهان چون گذرد حال امروز که پستان امل شیر ندارد تسکین ده عاشق نه فراق و نه وصالست پیریست غم عشق که تدبیر ندارد پرهیز از آن کار که افتاد بآخر زان ناله بیندیش که تأثیر ندارد ایمن ترم از چشم تو تا ریخته مژگان من بنده آن ترک که شمشیر ندارد افتادگی از عرض گذشتست سر او تقدیم سرافرازی تأخیر ندارد آسایش هر کام ز شیرینی مرگست جائیکه شکر غیر نی تیر ندارد گر میکشدم یار، کلیم این نه ز خصمی است صیاد بدل کینه نخجیر ندارد کلیم کاشانی