کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۰: کم بختی هنرمند نقص هنر نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کم بختی هنرمند نقص هنر نباشد گر رشته نارسا شد عیب گهر نباشد آزاد از تعلق چون نخل در خزان باش زر را بخاک افشان سائل اگر نباشد شیرازه بند الفت نبود بغیر نسبت گر سر سبک نباشد بالش ز پر نباشد دستیکه بخت دارد در جمع کردن غم گاهی گرفتن کام در زیر سر نباشد خود را چنانچه هستی بنما به عیب جویان چون پرده ای نداری کس پرده در نباشد در چارباغ گیتی گردیدم و ندیدم نخلی که سایه او به از ثمر نباشد خود را بهر که سنجی چیزی ز خویش کم کن خواهی که از تو افزون کس در هنر نباشد نقش و نگار خانه در شهر ما همین است کز سیل حادثاتش دیوار و در نباشد چشمی طبیب دلهاست کز حال خستگانش او را خبر نباشد گر نوحه گر نباشد نتوان کلیم تنها رفتن براه غربت آوارگی درین ره گر همسفر نباشد کلیم کاشانی