کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۸۰: خوش آنکه لاف هنر پیش بی هنر نزند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آنکه لاف هنر پیش بی هنر نزند اگرچه برق بود طعنه بر شرر نزند بچاره دست مزن در بلا که شصت قضا نشان غلط نکند، تیر بر سپر نزند مکن سئوال که ابواب فیض اهل سخا گشاده است بروی کسیکه در نزند چراغ عقل دهد روشنی ز پرتو عشق نظر نه بیند تا آفتاب سر نزند فراخ حوصله گر خانه ای بسیل دهد چو موج دست تأسف بیکدگر نزند بجز تو کز دل بیچاره صبر می طلبی کسی نگفته به بسمل که بال و پر نزند دلم ز جانب آن چشم فتنه جو جمعست که مست سنگ بد کان شیشه گر نزند درین بهار چنان روزگار افسردست که غیر شمع گلی هیچکس بسر نزند کلیم خوارتر از خود کسی نمی بینم چرا ز حلقه اهل وفا بدر نزند کلیم کاشانی