کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۷۸: دولت بملک عشق بهر سر نمی رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولت بملک عشق بهر سر نمی رسد سر تا بریده نیست بافسر نمی رسد جائیکه عارض تو بدعوی طرف شود میراث آینه بسکندر نمی رسد ناامن گشته میکده از دست رهزنان می از حجاب شیشه بساغر نمی رسد هر جا که تشنه ایست رسد گر بکام خویش زین بحر قطره نیز بگوهر نمی رسد پیدا نمی کند نمک شور رستخیز تا گریه ام بدامن محشر نمی رسد بر سر زن آنقدر که رسد کف بآبله دستت اگر بساغر دیگر نمی رسد بیگانه پی بدقت معنی نمی برد جز آشنا بداد سخنور نمی رسد تا غنچه دهان ترا نقش بسته اند تنگی دل بعاشق بی زر نمی رسد چشم اثر کلیم ندارم ز آه خویش آری ز نخل سوخته نوبر نمی رسد کلیم کاشانی