کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۶۴: راحتی دارم که با سودای عشقم کار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راحتی دارم که با سودای عشقم کار نیست ورجگر سوزی ندارم آهم آتشبار نیست عندلیب ما بامید چه بندد آشیان شبنم و گل را چه آمیزش درین گلزار نیست گر وفا پیام نبندد روی گردان می شود پشت طاقت در سر کوی تو بر دیوار نیست از گلستانی که زاغ و بلبلش هم نغمه اند چشم بستم بیش ازین در دیده جای خار نیست در محبت بیکسی در عشق تنهائی خوشست شادمانی بهتر از آن غم که بی غمخوار نیست هجر تا آمد کلیم خسته دل تسلیم کرد می شناسد طاقت خود را حریف آزار نیست کلیم کاشانی