کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۵۶: عاقل سپر زخم زبان گوش گران یافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاقل سپر زخم زبان گوش گران یافت گر عقل بود این سپر از پنبه توان یافت شیطان چه تمتع برد از اهل تجرد رهزن چه درین بادیه از ریگ روان یافت دنیاطلب، از موی میانان نشد آگاه بس دیده که او حسن کمر در همیان یافت ما را هدف ناوک بیداد نوشتند آنروز که ابروی بتان شکل کمان یافت نازم بخرابات که از هر در خانه آبی که سیاهی برد از بخت توان یافت از فقر و فنا می برد آلوده دنیا فیضی که شکم بنده ز ماه رمضان یافت سرگشته کلیم از پی آنم که درین راه هر کس بطریق دگر از دوست نشان یافت کلیم کاشانی