کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۴۵: آن بلبلم که عقده دل دانه منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن بلبلم که عقده دل دانه منست آبی که هست در قفسم آب آهنست طالع نگر که کشت امیدم ز آب سوخت در کشوری که برق هوادار خرمنست او را ز حال دیده حیران چه آگهی کی آفتاب را خبر از چشم روزنست در گلشن امید نچیدم اگر گلی از وصل خار صد گل جا کم بدامنست گفتی چه سود، کاتش شوقت بما چه کرد احوال خانه سوخته بر خلق روشنست هر کس مرا شناخت زهمراهیم رمید نشناخته است سایه هنوزم که با منست در چار موسمش نبود رنگ و بو کلیم این عالم فسرده که نزد تو گلشنست کلیم کاشانی