کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۲۸: هیچگه جوش سرشک از مژه ما کم نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیچگه جوش سرشک از مژه ما کم نیست اینقدر آب سزاوار گل آدم نیست ما بنظاره پریشان و خرابیم از آن شانه از صحبت زلف تو چرا در هم نیست جرم مستان همه بر گردن خود می گیرد دختر رز که جوانمرد چو او آدم نیست همه از حسرت لعل لب او در تابند سنگ بر سینه زنان کیستکه چون خاتم نیست نام او در همه دوری بزبانها بودست روشناس است زمی، شهرت جام از جم نیست بیرخت تنگدلی بسکه جهانرا بگرفت در چمن عرصه گنجایش یک شبنم نیست بسکه دلهای عزیزان ز نفاق از هم گشت هر کجا بزم شود روی دو کس با هم نیست چشم داغ تو بسی شور فتادست کلیم چون نباشد که بغیر از نمکش مرهم نیست کلیم کاشانی