کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۲۳: روشنی در خانه معمور نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روشنی در خانه معمور نیست نیست یک ویرانه کان پر نور نیست بسکه در بزم نشاط ما گریست قطره ای خون در رگ طنبور نیست دل ز مهر گلرخان پرداختیم در بپشت خاطر ما حور نیست عمرها پروانه او بوده ایم در چراغ آشنائی نور نیست تا تو باشی رو بخورشید آورد؟ اینقدر هم چشم روشن کور نیست بسکه دیگرگون شد احوال جهان فکر می در خاطر مخمور نیست در نظر دارم لبی را روز و شب چون توانم گفت چشمم شور نیست می کنم قطع امید از تیغ تو زخم اگر در تازگی ناسور نیست پرده بر زخمم چه می پوشی کلیم شمع در فانوس هم مستور نیست کلیم کاشانی