کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱۹: حالت از تنگی جا غنچه بکنج دهنست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حالت از تنگی جا غنچه بکنج دهنست چکند، ساخته با گوشه خود بیوطنست پستی پایه چو غواص شگونست مرا پر ز یوسف بود آن چاه که در راه منست چند در خانه اش آتش فتد از پرتو تو زین ستم آینه در فکر جلای وطنست از جنونم بسوی عقل دلالت مکنید گمشدن بهتر از آن ره که درو راهزنست روز محشر که نشانها زشهیدان طلبند کشته تیغ تو آنست که خونین کفنست بکر معنی را، مشاطه سخن فهمانند ناخن دخل بجا شانه زلف سخنست حسن و عشق از همشان نیست جدائی هرگز آنقدر هست که آن یوسف و این پیرهنست جز نمک باری در قافله اشکم نیست دیده ام تاجر کان نمک آن دهنست گرمی آخر شده در فکر باش کلیم سخن تازه مگر کم ز شراب کهنست کلیم کاشانی