کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۰۰: نخل امید ز بار افتادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نخل امید ز بار افتادست با غم از چشم بهار افتادست بیحسابست همان درد دلم نفسم گر بشمار افتادست گریه زین تخم که بر سینه فشاند ناله ها آبله دار افتادست برد بر سر کشیم سرکوبی حیف دستم که زکار افتادست درد را در خور طاقت بدهند شعله در جان شرر افتادست دل زمانیست حق رهگذراست هرچه در راهگذار افتادست در دکانم ز کسادی چه که نیست گرد بر روی غبار افتادست اضطراب نگهت از دل ماست باز چشمت بشکار افتادست حسن تو با همه بی پروائی در پی خون بهار افتادست همه جا آه کلیم از پی دوست گرد دنبال سوار افتادست کلیم کاشانی