کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۸۸: ای به از گل بر سر احباب خاک خواریت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای به از گل بر سر احباب خاک خواریت چاره ساز جان کار افتاده زخم کاریت در کنار نامه اغیار یادم کرده ای تا بدانم بعد از این قدر فرامش کاریت ایدل از آبحیات نامه های دوستان بر کناری همچو خس دائم ز بیمقداریت راه قاصد را بمژگان رفت و چشم انتظار عاقبت آورد بهر ما خط بیزاریت مرهم زخم دلم چون لاله غیر از داغ نیست چشم دارم اینقدر دلجوئی از غمخواریت بخت شورم منفعل دارد که با آن بیکسی بسته مرهم از نمک هر دم بزخم کاریت دیده امید را کردی سفید از انتظار دوستان را خود نبود این چشم از دلداریت کشور مهر و وفا بسیار بدآب و هواست تا درین ملکی دلا لازم بود بیماریت ناله بلبل درین گلزار بس باشد کلیم خاطر گل را چه رنجانی توهم از زاریت کلیم کاشانی