کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۴: دل پس از طوف حرم بر در میخانه نشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل پس از طوف حرم بر در میخانه نشست هر کجا شیشه می دید چو پیمانه نشست رفتی از دیده و من دشمن چشمم، که چرا بسفر زود رود هر که درین خانه نشست کس گرفتار برابر وی تو چون چشمت نیست زیر آن تیغ بلا سخت اسیرانه نشست همنشین می دهیم پند، ولی معذوری خوی دیوانه گرفت آنکه بدیوانه نشست بیشتر از همه مرغ دل ما را کشتی جرمش این بود که در دام تو بیدانه نشست خواهم از پای خود این بند وفا بردارم چون نگین چند توان بر در یک خانه نشست ترک این هرزه روی ها نتوان کرد، کلیم نمکش رفت چو دیوانه بویرانه نشست کلیم کاشانی