سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۴۳۶: عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم خود سراپرده قدرش ز مکان بیرون بود آن که ما در طلبش جمله مکان گردیدیم همچو بلبل همه شب نعره زنان تا خورشید روی بنمود چو خفاش نهان گردیدیم گفته بودیم به خوبان که نباید نگریست دل ببردند و ضرورت نگران گردیدیم صفت یوسف نادیده بیان می کردند با میان آمد و بی نام و نشان گردیدیم رفته بودیم به خلوت که دگر می نخوریم ساقیا باده بده کز سر آن گردیدیم تا همه شهر بیایند و ببینند که ما پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم سعدیا لشکر خوبان به شکار دل ما گو میایید که ما صید فلان گردیدیم سعدی شیرازی