سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۴۲۵: منم یا رب در این دولت که روی یار میبینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم یا رب در این دولت که روی یار می بینم فراز سرو سیمینش گلی بر بار می بینم مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من که بر هر شعبه ای مرغی شکرگفتار می بینم مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت می بی درد می نوشم گل بی خار می بینم عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم که مستم یا به خوابم یا جمال یار می بینم زمین بوسیده ام بسیار و خدمت کرده تا اکنون لب معشوق می بوسم رخ دلدار می بینم چه طاعت کرده ام گویی که این پاداش می یابم چه فرمان برده ام گویی که این مقدار می بینم تویی یارا که خواب آلود بر من تاختن کردی منم یا رب که بخت خود چنین بیدار می بینم چو خلوت با میان آمد نخواهم شمع کاشانه تمنای بهشتم نیست چون دیدار می بینم کدام آلاله می بویم که مغزم عنبرآگین شد چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می بینم ز گردون نعره می آید که اینت بوالعجب کاری که سعدی را ز روی دوست برخوردار می بینم سعدی شیرازی