نظیری نیشابوری
قصیده ها
شمارهٔ ۳۵ - مطلع دوم در صفت بهار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برزده فصل بهار سر ز گریبان او سنبل تر ریخته طره به دامان او سرو و گلش اینقدر پار خرابی نکرد حسن به شور آمده خواسته طوفان او بسترش از سنبلش می کند آشفتگی عربده دارد به خواب نرگس فتان او حسن تماشا طلب کرده تقاضاگری پرده به خود می درد شرم نگهبان او نیک که بر میل دوست جذبه ما غالبست ورنه نگشتی عیان خواهش پنهان او خنده شیرین دگر تلخ شود بر لبت گر شنوی نغمه مرغ گلستان او رابطه دوستی در گل ما ریشه داشت پیش که باریده بود بر همه باران او جز خطر دشمنی بار نمی آورد حال که گل کرده است خوشه بستان او آه که مرغ دلم دانه صبری نیافت چند گر آب و گلم گشت پریشان او صوت نوا دیگرست شور «نظیری » دگر بوی کباب جگر می دهد افغان او شسته بشیر و شکر کام و لبم را سخن دست طلب کی کشم از سر پستان او عید تو پرشور و شوق ما همه قربان او کعبه تو پر صنم ما سگ دربان او! بر شجر خاطرم روح قدس بلبلی است باغ خلیلست دل یاد تو دهقان او عرض سخن می کنم پیش سپهدار عصر نغمه داود چیست؟ کیست سلیمان او؟ اوست که مهمان اوست شاه به خوان ظفر جمله سلاطن ملک زله خور خوان او نظیری نیشابوری