سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۳۸۸: منم این بی تو که پروای تماشا دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم این بی تو که پروای تماشا دارم کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم بر گلستان گذرم بی تو و شرمم ناید در ریاحین نگرم بی تو و یارا دارم که نه بر ناله مرغان چمن شیفته ام که نه سودای رخ لاله حمرا دارم بر گل روی تو چون بلبل مستم واله به رخ لاله و نسرین چه تمنا دارم گر چه لایق نبود دست من و دامن تو هر کجا پای نهی فرق سر آن جا دارم گر به مسجد روم ابروی تو محراب من است ور به آتشکده زلف تو چلیپا دارم دلم از پختن سودای وصال تو بسوخت تو من خام طمع بین که چه سودا دارم عقل مسکین به چه اندیشه فرا دست کنم دل شیدا به چه تدبیر شکیبا دارم سر من دار که چشم از همگان در دوزم دست من گیر که دست از دو جهان وادارم با توام یک نفس از هشت بهشت اولیتر من که امروز چنینم غم فردا دارم سعدی خویشتنم خوان که به معنی ز توام که به صورت نسب از آدم و حوا دارم سعدی شیرازی