سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۹۶: دولت جان پرورست صحبت آموزگار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولت جان پرورست صحبت آمیزگار خلوت بی مدعی سفره بی انتظار آخر عهد شبست اول صبح ای ندیم صبح دوم بایدت سر ز گریبان برآر دور نباشد که خلق روز تصور کنند گر بنمایی به شب طلعت خورشیدوار مشعله ای برفروز مشغله ای پیش گیر تا ببرم از سرم زحمت خواب و خمار خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار برگ درختان سبز پیش خداوند هوش هر ورقی دفتریست معرفت کردگار روز بهارست خیز تا به تماشا رویم تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار وعده که گفتی شبی با تو به روز آورم شب بگذشت از حساب روز برفت از شمار دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت برق یمانی بجست گرد بماند از سوار دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار سعدی شیرازی