سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۵۵: تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود چو هر چه می رسد از دست اوست فرقی نیست میان شربت نوشین و تیغ زهرآلود نسیم باد صبا بوی یار من دارد چو باد خواهم از این پس به بوی او پیمود همی گذشت و نظر کردمش به گوشه چشم که یک نظر بربایم مرا ز من بربود به صبر خواستم احوال عشق پوشیدن دگر به گل نتوانستم آفتاب اندود سوار عقل که باشد که پشت ننماید در آن مقام که سلطان عشق روی نمود پیام ما که رساند به خدمتش که رضا رضای توست گرم خسته داری ار خشنود شبی نرفت که سعدی به داغ عشق نگفت دگر شب آمد و کی بی تو روز خواهد بود سعدی شیرازی