سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۵۳: به بوی آن که شبی در حرم بیاسایند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به بوی آن که شبی در حرم بیاسایند هزار بادیه سهلست اگر بپیمایند طریق عشق جفا بردن است و جانبازی دگر چه چاره که با زورمند برنایند اگر به بام برآید ستاره پیشانی چو ماه عید به انگشت هاش بنمایند در گریز نبسته ست لیکن از نظرش کجا روند اسیران که بند بر پایند ز خون عزیزترم نیست مایه ای در تن فدای دست عزیزان اگر بیالایند مگر به خیل تو با دوستان نپیوندند مگر به شهر تو بر عاشقان نبخشایند فدای جان تو گر جان من طمع داری غلام حلقه به گوش آن کند که فرمایند هزار سرو خرامان به راستی نرسد به قامت تو و گر سر بر آسمان سایند حدیث حسن تو و داستان عشق مرا هزار لیلی و مجنون بر آن نیفزایند مثال سعدی عود است تا نسوزانی جماعت از نفسش دم به دم نیاسایند سعدی شیرازی