سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۵۱: اگر تو برشکنی دوستان سلام کنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر تو برشکنی دوستان سلام کنند که جور قاعده باشد که بر غلام کنند هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد ز دست دوست نشاید که انتقام کنند به تیغ اگر بزنی بی دریغ و برگردی چو روی باز کنی بازت احترام کنند مرا کمند میفکن که خود گرفتارم لویشه بر سر اسبان بدلگام کنند چو مرغ خانه به سنگم بزن که بازآیم نه وحشیم که مرا پای بند دام کنند یکی به گوشه چشم التفات کن ما را که پادشاهان گه گه نظر به عام کنند که گفت در رخ زیبا حلال نیست نظر حلال نیست که بر دوستان حرام کنند ز من بپرس که فتوی دهم به مذهب عشق نظر به روی تو شاید که بر دوام کنند دهان غنچه بدرد نسیم باد صبا لبان لعل تو وقتی که ابتسام کنند غریب مشرق و مغرب به آشنایی تو غریب نیست که در شهر ما مقام کنند من از تو روی نپیچم که شرط عشق آن است که روی در غرض و پشت بر ملام کنند به جان مضایقه با دوستان مکن سعدی که دوستی نبود هر چه ناتمام کنند سعدی شیرازی