سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۴۸: شوخی مکن ای یار که صاحب نظرانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوخی مکن ای یار که صاحب نظرانند بیگانه و خویش از پس و پیشت نگرانند کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند اهل نظرانند که چشمی به ارادت با روی تو دارند و دگر بی بصرانند هر کس غم دین دارد و هر کس غم دنیا بعد از غم رویت غم بیهوده خورانند ساقی بده آن کوزهٔ خمخانه به درویش کانها که بمردند گل کوزه گرانند چشمی که جمال تو ندیده ست چه دیده ست؟ افسوس بر اینان که به غفلت گذرانند تا رای کجا داری و پروای که داری؟ کز هر طرفت طایفه ای منتظرانند اینان که به دیدار تو در رقص می آیند چون می روی اندر طلبت جامه درانند سعدی به جفا ترک محبت نتوان گفت بر در بنشینم اگر از خانه برانند سعدی شیرازی