سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۴۵: هر که بی او زندگانی میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که بی او زندگانی می کند گر نمی میرد گرانی می کند من بر آن بودم که ندهم دل به عشق سروبالا دلستانی می کند مهربانی می نمایم بر قدش سنگدل نامهربانی می کند برف پیری می نشیند بر سرم همچنان طبعم جوانی می کند ماجرای دل نمی گفتم به خلق آب چشمم ترجمانی می کند آهن افسرده می کوبد که جهد با قضای آسمانی می کند عقل را با عشق زور پنجه نیست احتمال از ناتوانی می کند چشم سعدی در امید روی یار چون دهانش درفشانی می کند هم بود شوری در این سر بی خلاف کاین همه شیرین زبانی می کند سعدی شیرازی