سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۷۹: کیست آن ماه منور که چنین میگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کیست آن ماه منور که چنین می گذرد تشنه جان می دهد و ماء معین می گذرد سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای نتوان گفت که زیباتر از این می گذرد حور عین می گذرد در نظر سوختگان یا مه چارده یا لعبت چین می گذرد کام از او کس نگرفتست مگر باد بهار که بر آن زلف و بناگوش و جبین می گذرد مردم زیر زمین رفتن او پندارند کآفتابست که بر اوج برین می گذرد پای گو بر سر عاشق نه و بر دیده دوست حیف باشد که چنین کس به زمین می گذرد هر که در شهر دلی دارد و دینی دارد گو حذر کن که هلاک دل و دین می گذرد از خیال آمدن و رفتنش اندر دل و چشم با گمان افتم و گر خود به یقین می گذرد گر کند روی به ما یا نکند حکم او راست پادشاهیست که بر ملک یمین می گذرد سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی شاهد آنست که بر گوشه نشین می گذرد سعدی شیرازی