سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۴۹: چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت در دلم هیچ نیاید مگر اندیشه وصلت تو نه آنی که دگر کس بنشیند به مکانت گر تو خواهی که یکی را سخن تلخ بگویی سخن تلخ نباشد چو برآید به دهانت نه من انگشت نمایم به هواداری رویت که تو انگشت نمایی و خلایق نگرانت در اندیشه ببستم قلم وهم شکستم که تو زیباتر از آنی که کنم وصف و بیانت سرو را قامت خوبست و قمر را رخ زیبا تو نه آنی و نه اینی که هم اینست و هم آنت ای رقیب ار نگشایی در دلبند به رویم این قدر بازنمایی که دعا گفت فلانت من همه عمر بر آنم که دعاگوی تو باشم گر تو باشی که نباشم تن من برخی جانت سعدیا چاره ثباتست و مدارا و تحمل من که محتاج تو باشم ببرم بار گرانت سعدی شیرازی