سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۲۹: خسرو آنست که در صحبت او شیرینیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خسرو آنست که در صحبت او شیرینیست در بهشتست که همخوابه حورالعینیست دولت آنست که امکان فراغت باشد تکیه بر بالش بی دوست نه بس تمکینیست همه عالم صنم چین به حکایت گویند صنم ماست که در هر خم زلفش چینیست روی اگر باز کند حلقه سیمین در گوش همه گویند که این ماهی و آن پروینیست گر منش دوست ندارم همه کس دارد دوست تا چه ویسیست که در هر طرفش رامینیست سر مویی نظر آخر به کرم با ما کن ای که در هر بن موییت دل مسکینیست جز به دیدار توام دیده نمی باشد باز گویی از مهر تو با هر که جهانم کینیست هر که ماه ختن و سرو روانت گوید او هنوز از قد و بالای تو صورت بینیست بنده خویشتنم خوان که به شاهی برسم مگسی را که تو پرواز دهی شاهینیست نام سعدی همه جا رفت به شاهدبازی وین نه عیبست که در ملت ما تحسینیست کافر و کفر و مسلمان و نماز و من و عشق هر کسی را که تو بینی به سر خود دینیست سعدی شیرازی