سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۱۵: کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست نه حلالست که دیدار تو بیند هر کس که حرامست بر آن کش نظری طاهر نیست همه کس را مگر این ذوق نباشد که مرا کان چه من می نگرم بر دگری ظاهر نیست هر شبی روزی و هر روز زوالی دارد شب وصل من و معشوق مرا آخر نیست هر که با غمزه خوبان سر و کاری دارد سست مهرست که بر داغ جفا صابر نیست هر که سرپنجه مخضوب تو بیند گوید گر بر این دست کسی کشته شود نادر نیست سر موییم نظر کن که من اندر تن خویش یک سر موی ندانم که تو را ذاکر نیست همه دانند که سودازده دلشده را چاره صبرست ولیکن چه کند قادر نیست گفته بودم غم دل با تو بگویم چندی به زبان چند بگویم که دلم حاضر نیست گر من از چشم همه خلق بیفتم سهلست تو مپندار که مخذول تو را ناصر نیست التفات از همه عالم به تو دارد سعدی همتی کان به تو مصروف بود قاصر نیست سعدی شیرازی