سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۹۴: خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست آن قامتست نی به حقیقت قیامتست زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست بر مرگ دل خوشست در این واقعه مرا کآب حیات در لب یاقوت فام اوست بوی بهار می دمدم یا نسیم صبح باد بهشت می گذرد یا پیام اوست دل عشوه می فروخت که من مرغ زیرکم اینک فتاده در سر زلف چو دام اوست بیچاره مانده ام همه روزی به دام او و اینک فتاده ام به غریبی که کام اوست هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست سعدی شیرازی