امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۰: تا بسته ای به سلسله مشکبو گره
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بسته ای به سلسله مشکبو گره جانهای بیدلانست به هر تار مو گره عمری گذشت وان گره زلفم آرزوست یارب مباد در دل کس آرزو گره زان دم نمیزنم چو صراحی بخون دل کز شوق، گریه میشودم در گلو گره بستم خیال زلف کجت بر کنار چشم جعد بنفشه راست بر اطراف جو گره هر صبحدم که باد ز لعل تو دم زند خون در درون غنچه شود تو بتو گره در کار خویش صد گره از بخت دیده ام تا دیده ام بر ابروی آن تندخو گره شاهی ندوخت چاک دل از زلف نیکوان کایام زد به رشته امید او گره امیرشاهی سبزواری