امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹: مرا چشمی است از لعل تو در خون جگر پنهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا چشمی است از لعل تو در خون جگر پنهان سری بر آستانت گشته اندر خاک در پنهان بروی لاله گون یکره به گلگشت چمن رفتی ز شرم عارضت گل گشت تا سال دگر پنهان مرا چون آشکارا میرود خون دل از دیده چه حاصل زانکه با چشم تو میبازم نظر پنهان نهانی خواستم پیش خیالت جان کشم، لیکن چو عشق آوازه اندر داد کی ماند خبر پنهان؟ تو خورشیدی و شاهی ذره، چندین رو متاب از وی که بیچاره هوادارست، اگر پیدا و گر پنهان امیرشاهی سبزواری