امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۶: با تو عمری شد که لاف دوستداری میزنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با تو عمری شد که لاف دوستداری میزنم لاجرم اکنون ز هجرانت بکام دشمنم غنچه وار از دست دل خواهم گریبان چاک زد چند سوزم لب بمهر و شعله در پیراهنم گفته ای: خون ریزمت دست ار بدامانم زنی گر میسر میشود این کار، دستی میزنم تیغ آن قصاب را از خون من عار است و من همچنان خود را میان کشتگان می افکنم آه دردآلود شاهی قصه دل باز گفت از کباب من حکایت کرد و دود روزنم امیرشاهی سبزواری