سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۷۱: دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است برادران طریقت نصیحتم مکنید که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است دگر به خفیه نمی بایدم شراب و سماع که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است به یادگار کسی دامن نسیم صبا گرفته ایم و دریغا که باد در چنگ است به خشم رفتهٔ ما را که می برد پیغام بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است بکش چنان که توانی که بی مشاهده ات فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگ است سعدی شیرازی