امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۴: عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هنوز گل شکفت از گریه، چشمم ابر نیسانی هنوز سبزه تر خاست زان لبها و من رفتم ز هوش ناچشیده جرعه ای زان راح ریحانی هنوز گر بدانی سوز من، رحم آیدت بر روز من جان من، آگه نئی زین محنت جانی هنوز گریه های گرم بین ابر بهاری را به باغ گل برویش خنده ای ناکرده پنهانی هنوز گفته ای: دانسته ام شاهی گدای کوی ماست عمر اگر باقی بود زین بهترش دانی هنوز امیرشاهی سبزواری