امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۶۸: ما برفتیم و دل آواره در کویت بماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما برفتیم و دل آواره در کویت بماند جان نماند از عشق و در دل حسرت رویت بماند جان در این طوفان غم بر باد شد، لیکن خوشم کز تن خاکی غباری بر سر کویت بماند شمع وار از جمع رندان رفتی و سوزت نرفت همچو گل دامن کشان بگذشتی و بویت بماند ما خود از خاک درت رفتیم، لیکن گاهگاه پرسشی میکن دل ما را، که پهلویت بماند از تن شاهی خیالی هم نماند از غم، ولی همچنان در دل خیال قد دلجویت بماند امیرشاهی سبزواری