امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۱: تلخ است بی تو صبر، دل غم فزوده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تلخ است بی تو صبر، دل غم فزوده را نتوان چشید داروی نا آزموده را ای ناله همدمی کن و از آب چشم من بیدار ساز دیده بخت غنوده را دل شد رمیده سر زلف تو، وز کمند نتوان بکوی عقل کشید آن ربوده را با باغبان مگو که دل غنچه خون چراست خواندن نمیتوان ورق ناگشوده را مشاطه زلف یار بانگشت میکشد زانرو که نسبتی بقلم هست دوده را ناگفته از دهان تو رمزی مرا مکش نتوان قصاص کرد گناه نبوده را شاهی خیال خاص بگو از دهان دوست چون نیست لذتی سخنان شنوده را امیرشاهی سبزواری