سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۷: هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست الحان بلبل از نفس دوستان توست چون خضر دید آن لب جان بخش دلفریب گفتا که آب چشمهٔ حیوان دهان توست یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری در دل نیافت راه که آنجا مکان توست هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیده ای کاو را نشانی از دهن بی نشان توست از رشک آفتاب جمالت بر آسمان هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست این باد روح پرور از انفاس صبحدم گویی مگر ز طرهٔ عنبرفشان توست صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر بینم که دست من چو کمر در میان توست گفتند میهمانی عشاق می کنی سعدی به بوسه ای ز لبت میهمان توست سعدی شیرازی