سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۳۹: بی تو حرامست به خلوت نشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو حرام است به خلوت نشست حیف بود در به چنین روی بست دامن دولت چو به دست اوفتاد گر بهلی بازنیاید به دست این چه نظر بود که خونم بریخت وین چه نمک بود که ریشم بخست هر که بیفتاد به تیرت نخاست وان که درآمد به کمندت نجست ما به تو یک باره مقید شدیم مرغ به دام آمد و ماهی به شست صبر قفا خورد و به راهی گریخت عقل بلا دید و به کنجی نشست بار مذلت بتوانم کشید عهد محبت نتوانم شکست وین رمقی نیز که هست از وجود پیش وجودت نتوان گفت هست هرگز اگر راه به معنی برد سجده صورت نکند بت پرست مستی خمرش نکند آرزو هر که چو سعدی شود از عشق مست سعدی شیرازی