سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۳۳: کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد که هجر و وصل تو دیدم چه جای موت و اعادت شنیدمت که نظر می کنی به حال ضعیفان تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت گرم به گوشه چشمی شکسته وار ببینی فلک شوم به بزرگی و مشتری به سعادت بیایمت که ببینم کدام زهره و یارا روم که بی تو نشینم کدام صبر و جلادت مرا هرآینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت اگر جنازه سعدی به کوی دوست برآرند زهی حیات نکونام و رفتنی به شهادت سعدی شیرازی