سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۲۱: تفاوتی نکند قدر پادشایی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تفاوتی نکند قدر پادشایی را که التفات کند کمترین گدایی را به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد که در به روی ببندند آشنایی را مگر حلال نباشد که بندگان ملوک ز خیل خانه برانند بی نوایی را و گر تو جور کنی رای ما دگر نشود هزار شکر بگوییم هر جفایی را همه سلامت نفس آرزو کند مردم خلاف من که به جان می خرم بلایی را حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر به سر نکوفته باشد در سرایی را خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر ندید جایی را سری به صحبت بیچارگان فرود آور همین قدر که ببوسند خاک پایی را قبای خوشتر از این در بدن تواند بود بدن نیفتد از این خوبتر قبایی را اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن دگر نبینی در پارس پارسایی را منه به جان تو بار فراق بر دل ریش که پشه ای نبرد سنگ آسیایی را دگر به دست نیاید چو من وفاداری که ترک می ندهم عهد بی وفایی را دعای سعدی اگر بشنوی زیان نکنی که یحتمل که اجابت بود دعایی را سعدی شیرازی