سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۱: وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشن است آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را دوش ای پسر می خورده ای چشمت گواهی می دهد باری حریفی جو که او مستور دارد راز را روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را چشمان ترک و ابروان جان را به ناوک می زنند یا رب که دادست این کمان آن ترک تیرانداز را شور غم عشقش چنین حیف است پنهان داشتن در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را شیراز پرغوغا شدست از فتنه چشم خوشت ترسم که آشوب خوشت برهم زند شیراز را من مرغکی پربسته ام زان در قفس بنشسته ام گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را سعدی تو مرغ زیرکی خوبت به دام آورده ام مشکل به دست آرد کسی مانند تو شهباز را سعدی شیرازی