حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵ - این شعر در حضور شیخ ابواسحاق بن محمود شاه گفته شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواجوی دزد کابلی از شهر کرمان می رسد موری است او در شاعری، نزد سلیمان می رسد معنی مبر ای بوالهوس! شاعر ندزدد شعر کس معنی بکر شاعران از عالم جان می رسد دزدی مکن ای خرده دان، کالا ز دزدان کن نهان کز بهر دزدی این زمان سردار دزدان می رسد من می دهم تشویش او بر هم دریدم پیش او در تیزگاه ریش او صد گوز قصران می رسد در شاعری رویین تنم، قلب دلیران بشکنم تا گردن دزدان زنم فرمان سلطان می رسد ای حیدر پاک اندرون وی مهر مهرت در درون یک قطره چبود گر کنون در بحر عمان می رسد؟ ای صفدر صاحب قران، ای پادشاه انس و جان!‏ در شهر شیراز این زمان جاسوس کرمان می رسد حیدر شیرازی