حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵ - و له ایضا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ملک ملک ملاحت، شه خوبان خطا!‏ ریختی خون دل سوخته، بی جرم و خطا گفتم از ملک ملک شاد شوم، عقلم گفت به سراپرده ی سلطان نرسد دست گدا گرد کوهت چه عجب گر چو کمر می گردم کز چه باشد تن و اندام تو در بند قبا سینه از فرقت معشوقه کنم چون آتش دیده از حسرت دردانه کنم چون دریا از قفا گرچه رقیب تو قفا خواهد زد با وجود رخ خوبت نخورم غم ز قفا سرفرازی کنم ار دور سپهر اندازد دامن وصل تو در دست من بی سر و پا صد هزاران دل سودازده در خاک افتد اگر آشفته شود زلف تو از باد صبا از هوای رخ چون آتش و آب خط تو می رود خاک من سوخته بر باد هوا تا مخالف شدی ای جان جهان با عشاق سوختی جان و دل حیدر بی برگ و نوا حیدر شیرازی