حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٢٥٦: گفتم دلا ببين که جفاى که ميکشى
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم دلا ببين که جفاى که ميکشى وين درد دل ز بهر رضاى که ميکشى از دشمنان کشند جفا بهر دوستان چون دوست دشمن است براى که ميکشى هر کس که بر وفاى حبيبى جفا کشد بارى تو بر اميد وفاى که ميکشى چون عيسى شکسته دلان از تو فارغ است اين درد دل ز بهر دواى که ميکشى او را سر هواى تو چون نيست بيش از اين بيهوده درد سر بهواى که ميکشى گيرم که از بلاى بتانت گزير نيست بارى نگر که بار بلاى که ميکشى دل گفت شرم دار از اين گفتگو حسين بگشاى چشم و بين که جفاى که ميکشى حسین خوارزمی