حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٢٤٢: جانم بسوخت از غم و بى غم نميکنى
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانم بسوخت از غم و بى غم نميکنى دانى جراحت دل و مرهم نميکنى گفتم کنى عيادت ما از سر کرم مرديم و پاى رنجه بماتم نميکنى ما از تو قانعيم بيک غمزه سالها يارب چه موجبست که آن هم نميکنى جان مرا ز آتش حسرت بسوختى جانا حذر ز آه دمادم نميکنى چون حسن خويش دمبدم افزون کنى جفا وز ناز و عشوه يک سر مو کم نميکنى جان مرا که محرم اسرار کبرياست اندر حريم وصل تو محرم نميکنى تا گفتمت که اى گل خندان به بينمت چشم مرا ز گريه تو بى نم نميکنى عالم ز عشق تو همه در شورشند و تو هيچ التفات جانب عالم نميکنى رفت آنکه از جفاى تو فرياد کردمى يا ذکر جور و ياد ز بيداد کردمى حسین خوارزمی