حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٢٣٩: بيا ايکه جانرا مداوا توئى
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بيا ايکه جانرا مداوا توئى که ما دردمند و مسيحا توئى جهان چون تن است و تو جان جهان که چون جان نهان و هويدا توئى چو ظاهر بباطن بياميختى گهى ما تو باشيم و گه ما توئى غلط ميکنم ما و تو خود کجاست در آنجا که اى جان تنها توئى بزن آتش اى عشق در ما و من که ما جمله لائيم والا توئى بهر گوشه اى از تو صد فتنه است که سرمايه شور و غوغا توئى تو معشوقى اى عشق و هم عاشقى که ليلى و مجنون شيدا توئى ز عالم چو آيينه اى ساختى تماشاگر و هم تماشا توئى فزايش نخواهم من از ديگرى که روح مرا راحت افزا توئى ز هر ذره جلوه دهى حسن خويش که در ديده پيوسته بينا توئى گر آشفته آيد حديث حسين تو معذور دارش که گويا توئى حسین خوارزمی