محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۷۹: دم بسمل شدن در قبله باید روی قربانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دم بسمل شدن در قبله باید روی قربانی مگردان روی از من تا ز قربان رونگردانی دم خون ریختن از دیدن رویت مکن منعم که کس در حالت بسمل نبندد چشم قربانی بدین حسن ای شه خوبان نه جانا نخوانمت نی جان اگر چیزی بود خوش تر ز جان جانان من آنی ملک شانی و پشت قدر احباب از سگان کمتر پریشانی و احباب از تو دایم در پریشانی چه پرسی حرف صبر از من چه میدانی نمی دانم چه گویم شرح بی صبری چو می دانم که میدانی بجز مهر و مهت آیینه ای در خور نمی بینم که در خوبی به مه میمانی و از خور نمی مانی ز پند محتشم ماند ای صنم پاکیزه دامانت الهی تا ابد مانی بدین پاکیزه دامانی محتشم کاشانی