محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۳۳: از نسیم آن خطم در حیرت از صنع اله
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از نسیم آن خطم در حیرت از صنع اله کز گل انسان برآورد این عبیرافشان گیاه شوق بر صبر این سپه بگماشتی گر داشتی او عنان عشوهٔ خود من عنان دل نگاه چون به دل بردن درآید دلبر سیمین بدن از سرو افسر برآید خسرو زرین کلاه نیست چیزی در مذاق من مقابل با بهشت غیر از آن لذت که ایزد آفرید اندر گناه در تصرف عشوه ات از چان ستانان دل ستان وز تطاول غمزه ات از تاجداران باج خواه جز گناه عشق خوش لذت ز هر حرفی که بود کردم استغفار و برگشتم خدا بر من گواه ارزن اندر آسیا سالم تر است از من که هست بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه ای شه بالا بلندان کز جمال و خال و خط کرده حسنت بر زمین و آسمان عرض سپاه در جهانگیر بست حسنت بی امان گوئی که هست توامان با دولت سلطان محمد پادشاه شاه جم جاه بلند اقبال کادنی بنده اش می زند بالاتر از ایوان کیوان بارگاه محتشم کایینه دل داده صیقل همچو من در دعای دولتش بادا موافق سال و ماه محتشم کاشانی